دوشنبه 9 بهمن 1396
بازدید:
3152
وقتی اسم میناکاری میآید نخستین چیزی که در ذهن همه نقش میبندد آثار زیبا و خوشنقش مینای نقاشی است که امروز از اقبال خوبی نیز در کشورمان و حتی جهان برخوردار است. غافل از اینکه در همسایگی این ضیافت دلنشین نقش و رنگ، دنیای پرهیاهو و پنهان دیگری نیز مهجور و کمفروغ در حال پیشروی است. دنیایی از نقوش برجسته و حجره حجره که به مینای خانهبندی شهره شده و زیورآلات، ظروف و تابلوهای زیبایی را نقش میزند. با ما و دنیای سرکار خانم رویا حراجزاده، هنرمند و هنرجوی خوشذوق دوره میناکاری جهاد دانشگاهی هنر همراه باشید.
لطفا خود را برای مخاطبان ما معرفی کنید.
من رویا حراجزاده هستم. مدرس موسیقی و دانشآموخته موسیقی سنتی از دانشگاه هنرهای اسلامی. از چندسال پیش فعالیتهایی چون ساخت زیورآلات، چاپ باتیک، نقاشی روی پارچه و ترکیب آن با دوخت سنتی را آغاز کردم و چند نمایشگاه انفرادی نیز در کارنامه خود دارم.
در مرکز آموزش جهاددانشگاهی هنر در چه رشتهای تحصیل کردید؟
2 رشته مینای نقاشی و مینای خانهبندی. در گذشته یک کارگاه یکروزه مینای نقاشی را تجربه کردهام اما بهنظرم کافی نیامد. در جستوجوی یک محیط هنری برای کسب آموزشهای میناکاری بودم که با سرکار خانم ثابت در اینستاگرام آشنا شدم و حضورم در کلاسهای جهاددانشگاهی هنر نیز از همان زمان آغاز شد.
باتوجه به شرکت در هر 2 رشته مینای خانهبندی و مینای نقاشی، کدامیک برای شما جذابتر است و احتمالا آنرا بیشتر ادامه خواهید داد؟
با قاطعیت باید بگویم مینای خانهبندی. مینای نقاشی را نیز دوست دارم اما مینای خانهبندی با توجه به پسزمینهای که در ساخت زیورآلات دارم برای من جذابتر است. در واقعیت هم مینای خانهبندی بُعد و وسعت بیشتری دارد و میتوان به کمک آن آثار خلاقانهتری به تولید رساند. البته طی ترم گذشته فرصت به کار روی فلز نقره نرسید و تنها کار روی مس را تجربه کردیم. خیلی دوست دارم کار مینای خانهبندی روی نقره را نیز تجربه کنم. به نظرم جذاب و هیجانانگیز میرسد. امیدوارم در ادامه راه به نقره نیز برسیم.
لطفا در مورد مینای نقاشی نیز کمی توضیح بدهید.
مینای نقاشی ویژگیها و جذابیتهای خاص خودش را دارد اما به این دلیل که در تهران کوره به تعداد زیاد وجود ندارد و حتی کوره این مرکز نیز نسبتا کوچک است، محدودیتهایی برای هنرجو ایجاد میشود که چندان باب طبع من نیست. مینای خانهبندی ظریفتر و کوچکتر و برخوردار از قابلیت حملونقل آسانتر است. البته تا زمانیکه هنوز رنگ روی آن ننشسته باشد.
شاید این موضوع یک نظر شخصی باشد اما فکر میکنم مینای خانهبندی زمینه بیشتری برای تبدیل شدن به یک هنر مدرن دارد. نظر شما در اینباره چیست؟
از نطر من هم دقیقا همینطور است. من یکسری موتیف و رنگ ایرانی و طرحهایی که میتوان با موتیفهای ایرانی روی آنها مانور داد در ذهن دارم که علاقهمندم با بهره از تکنیک مینای خانهبندی به مرحله ساخت برسانم. فکر میکنم فضای جذاب و جدیدی باشد. مینای خانهبندی سنتی همین طرحهای سنتی جاری است و اگر همگان بخواهند تنها به همین طرحها و چند گل و بته روی یک دایره که در نهایت بدل به گوشواره میشود بسنده کنند، این هنر حرفی برای گفتن نخواهد داشت و آتشاش خیلی زودتر از پیشبینیها خاموش میشود. باید برای بهبود وضعیت مینای خانه بندی از طرحهای انتزاعی نیز در کنار طرحهای سنتی بهره گرفت. حتی میتوان طرح ابداع کرد. من خیلی علاقه دارم روی طرح صورت، طرحهای ظریف و زنانه، حیوانات و حتی دیگر نقوش سنتی ایرانی کار کنم.
آثار غربی چطور؟ میتوان از تکنیک مینای خانهبندی برای ساخت طرحها و ایدههای غربی استفاده کرد؟
متاسفانه مهد مینای خانه بندی به رغم پیشنه و ریشه ایرانی، در حال حاضر کشور گرجستان است و امروز عده زیادی به این کشور میروند و هنر مینای خانه بندی را از آنجا به شکلی کامل فرامیگیرند؛ متاسفانه به کسی هم آموزش نمیدهند. آثار غربی هم حرفهای بسیاری برای گفتن دارند و نمیتوان گفت آثار غربی هرگز با چنین تکنیکهایی سازگار نیستند. اما به دلیل اینکه مهد هنرهای اینچنینی ایران است، طرحهای ایرانی همچنان در سراسر نقاط جهان بهترین زمینه برای این سبک و تکنیک بهشمار میروند. البته میشود سبک ایرانی را با ذائقه بینالمللی تلفیق کرد.
هر کجا اسم میناکاری به گوش میخورد، ناخودآگاه ذهن به سوی مینای نقاشی میرود. دلیل این موضوع را چه میدانید؟
مینای نقاشی هنر زیبا و جذابی است و به قدر کفایت روی آن مانور داده شده. این رشته استادکاران بسیاری دارد که انصافا محصولات نفیسی به تولید میرسانند اما متاسفانه حتی هنرجویان و دانشجویانی که خود در رشته مینای خانهبندی فعال هستند چندان فعالیتی برای شناساندن هرچه بهتر و بیشتر این رشته صورت نمیدهند و همین هم شده که کسی از آن خبر ندارد. چندی پیش شبکه مستند سیما برنامهای از زندگی روزانه یک هنرمند میناکار که در این رشته فعال بود نمایش داد و روند ساخت یک محصول با استفاده از تکنیک مینای خانه بندی را نیز به تصویر کشید. این برنامه برای من بسیار جذاب بود و مدام با خودم میگویم چرا از این قبیل برنامهها بیشتر ساخته نمیشود تا مینای خانهبندی به جایگاه حقیقی خود در میان هنرمندان دست پیدا کند.
در خصوص دپارتمان فلز و سطح آموزشها در این مرکز چه صحبتی دارید؟
واقعیتاش را بخواهید حضور در دورههای میناکاری جهاد دانشگاهی واحد هنر بیش از همه یک تفریح روحی برای همه ما بوده و هست. با وجود اینکه ما نخستین هنرجویان این دپارتمان بودیم و به هر حال کمبودهایی احساس میشد، اما حسن رفتار خانم ثابت و مجموعه جهاد دانشگاهی هنر فضایی دلچسب و لذتبخش برای ما فراهم آورده بود. امیدوارم رشتههای جاری در دپارتمان فلز با گذر زمان و ترمهای بیشتر به بلوغ خود نزدیکتر بشوند و شاهد پیشرفت هر چه بیشتر آموزش هنرهای کاربردی در این مرکز باشیم.